Create your flash banner online in 5 step سم شناسی :




منوي اصلي

موضوعات

آرشیو مطالب

آخرین مطالب

امکانات دیگر

سم شناسی :
نویسنده : mohammad hosein موضوع : <-PostCategory-> جمعه 19 فروردين 1390برچسب:,

سم شناسی :

Toxicology
سم شناسي يعني مطالعة اثر سوء مواد شيميايي بر ارگانيسم زنده؛ و بر دو قسم است:
اثر سم بر بدن يا سازوكار اثر سم را بررسي ميكند. : Toxicodinamice الف) توكسيكو ديناميك
-3 متابوليسم Distribution -2 انتشار Absorbtion اثر بدن برسم به صورت 1- جذب : Toxicokinetic ب) توكسيكو كينتيك
Excretion -4 دفع Metabolism
اصطلاحات رايج
معناي عام دارد. هرعاملي كه به ايجاد پاسخ زيانبار در سيستم بيولولژيك بيانجامد. :Poison
به سمومي گفته ميشود كه طبيعي بوده منشأ بيولوژيك و زنده دارند. مانند سمهايي كه گياهان باكتري و حيوانات توليد ميكنند. :Toxin
به موادي گويند كه ساختة دست بشر است. :Toxicant
به معناي مسمومست باهر زهري است. :Toxiciosis  poisoning
دردانش سمشناسي خواص سموم ضريب درماني سمها، تشخيص مسمويت و درمان آنها مطالعه ميشود. شاخههاي سمشناسي عبارتند از:
:Frensic toxicology -1 سمشناسي پزشكي قانوني
در اين شاخه بيشتر به جنبههاي پزشكي اثرات مضر مواد شيميايي روي انسان و حيوان پرداخته ميشود و جنبة جنايي دارد. مانند علل مرگ و تجسس-
هاي بعد از مرگ.
:Clinical toxicology -2 سمشناسي باليني
بيشتر به جنبههاي تشخيصي و آزمايشگاهي مسموميت و درمان آن پرداخته ميشود.
:Environmental toxicology -3 سمشناسي محيطي
آلودگي شيميايي در محيط زيست مانند آلودگي ماهيان و پرندگان و ... و انسان را بررسي ميكند.
:Ecotoxicology -4 سمشناسي زيستبوم
در اين شاخه، اثرات سمشناسانه روي اكوسيستم بررسي شده و وسيعتر از مورد سوم ميباشد زيرا يك محدودة جغرافيايي خاص را در نظر گرفته و همه
جاي آن را مطالعه ميكند.
:Veterinary toxicology -5
بررسي سم و مسموميت روي حيوانات از ديد باليني و آزمايشگاهي و درمان آن.

:Industrial toxicology -6 سمشناسي حرفهاي

سم و مسموميت در محيط كار بررسي ميشود.اهداف مهم آن تعيين ميزان مجاز سموم در محيط كار ميباشد.
: Marginal Safty يا همان Certian Safty Factor مفهوم حاشيه سلامتي يا
CSF-MS  LD1/ED99
حداقل دوز سمي كه % 1 از جمعيت را بكشد
حداقل دوزي كه روي % 99 جمعيت اثر كشنده ندارد
مطالعات يا تستهاي سمشناسي روي حيوانات:
1. Acute toxicology:
حداقل دوز كشندة نيمي از جمعيت) و عضو هدف تعيين ميشود و اين كه بر كدام اندام سميت بيشتر داشته و ) LD مطالعات حاد. در اين مطالعات 50
آيا برگشت پذير هست يا نه مورد مطالعه قرار ميگيرد. عضو هدف
Sub acute toxicology:
در سه نوبت صبح، ظهر، شب در سه هفته- تا يك ماه - تكرار و اثرات آن مانند repeted dose م. تحت حاد. در اين مطالعات دوزهاي تكراري
كاهش يا افزايش وزن يا اثرات آن بر خون بررسي ميشود.
3. Chopronic toxicology:
م. مزمن. به مدت سه ماه سم را تجويز كزده و اثرات آن را بررسي ميكنند.
4. Sub choronic toxicology:
م. تحت مزمن. يك تا دو سال كار را پي ميگيرند و اثرات تراتوژني (اثر سم بر جنين=ناقصالخلقه زايي)، كارسينوژني يا انكوژني=سرطانزايي را بررسي
ميكنند.
در سمشناسي همواره اندامي كه بيشترين غلظت سم را دارد، بيشترين عوارض را نشاننميدهد. مثلاً سرب در استخوان جمع ميشود ولي عوارض سمي
آن روي اعصاب ميباشد.
سيستمهاي نمايانگر اثر سم:
تنفس/ريه: از نظر سمشناسي بسيار مهم است زيرا از طريق گردش خون و از هوا - هموژن و اگزوژن - سموم را دريافت ميكند.
اكسيد گوگرد 5- نيتريت و نيترات، 6- كلر، 7- گاز = SO2 -4 NO2 -3 O -2 ازن= 3 Sio الف- سموم تنفسي: 1- سيليس=پنبةنسوز= 2
كربنيك دي كلرايد. = CCl فوسشرن= 2
سم كشاورزي كه فيبروز و سرطان ايجاد ميكند). 2. داروهاي آميودارون[ضد ) Paraquat= ب- سمومي كه از خون به ششها ميرسند: 1. پاراكوات
آريتمي]، بلئومايسينو بوسولفان [ضد سرطان] كه منجر به برونشيت و در پي ان آمفيزم و پنوموني، فيبروز ريوي و سرطان ميشوند.
كبد: اين اندام نيز هموزن و اگزوژن است. در انسان % 25 برونده قلب [حجمي كه در هر تلمبة قلب از آن خارج ميشود] از طريق سياهرگ و خوني
كه از روده ميآيد از طريق وريد باب وارد كبد ميشود.
الف) سموم با اثر مستقيم بر كبد: استروژن [از تخمدانها در ماده و فوق كليه در هر دو جنس]، كلر، پرومازين (ضد استفراغ و جنون) باعث التهاب كبد
ميشموند.
شده در بدن فعال ميشوند و به آسيب رسان كبدب تبديل ميشوند. bio activity ب) سموم با اثر غير مستقيم بر كبد: اين سموم با گذر از كبد دچار
استامينوفن، كلروفرم، تتراكلريد كربن، آفلاتوكسينها و ايزونيازيد.
كليهها: سموم را از جريان خون دريافت و مواد سمي را دفع ميكنند. سلولهاي پروگزيمال (لولة پيچيدة نزديك) حساس بوده زيرا آنيون و كاتيون را

درون خود ميبرند. داروهاي آمينوگليكوزيدي مانند جنتامايسين، توبراكايسين، آميكايسين و ...

سمشناسي دكتر رضوانجو
4
به برخي سموم حساساند. CNS و اعصاب مركزي PNS اعصاب: سلولهاي اعصاب محيطي
الف) اعصاب مركزي: سرب، متانول، كوكائين(از برگ درخت كوكا استخراج ميشود) و داروي ضد سل اتامبول كه به اعصاب بينايي صدمه ميزند.
ب) اعصاب محيطي: سرب، ايزونيازيد (ضد سل)، مترونيدازول (ضد باكتري بيهوازي در عفونتهاي رحمي تريكوموناسي)، دوكسودوبيسين(ضد
سرطان).
در جنين و نوزادان كه سد خوني- مغزي تكامل نيافته است سموم اثر بيشتري ميگذارند. آسيب اعصاب يا از نوع ساختاري است؛ مانند آنسفالوپاتي
ناشي از سرب و برخي موارد مولكولار، مانند سيانوز كه سم به سيتوكروم در ميتوكندري رفته به ساختمان آهني سه ظرفيتي آن چسبيده آسيب ميزند و يا
است مانند آرامبخشها. Fanctional عملكردي
دستگاه ايمني: برخي سموم ايمني را تضغيف مي كنند و در نتيجه بيمار دچار عفونتهاي مختلف يا سرطان ميشود. برخي نيز سبب تحريك سيستم
ايمني شده آلرژي ايجاد ميكنند و يا موجب بيماريهاي خود ايمني ميشوند.كورتون، سيكلوفسفاميد، متوترِكسات و سموم آرسنيك، حشرهكشهاي ارگانو
فسفره، ايمونوساپروفيت (تضعيف ايمني) هستند.
اثر ميكنند. DNA دستگاه ژنتيك: سموم باعث موتاسيون، تراتوژنز (جنين ناقص) و كارسينوژنز (سرطانزايي) ميشوند. سمها و مواد راديواكتيو روي
جنين: در دورن گوناگون بارداري حساسيت به سم ها يكسان نيست. پيش از لانهگزيني يا تمايز سلولي جنين [انسان تا سه هفتگي] تأثير سم بر رويان به
صورت قانون همه يا هيچ عمل ميكند. يعني يا ميميرد يا هيچ اثري نميگذارد. پس از 21 روز تا آخر 3 ماهة اول جنين در دوران ارگانوژنز است. در اين
دوران اندامها شكل ميگيرند و اگر آسيب وارد شود نقصهاي ساختاري رخ خواهد داد.[اگر سم از جفت بگذرد و به جنين برسد]
در سه ماهة دوم و سوم اغلب اندامها ساخته شده و آسيب سمشناسي به صورت عملكردي است. البته بعضي اعضا مانند اعصاب و دستگاه تناسلي در
اين زمان در حال شكلگيرياند و ميتوانند دچار آسيب ساختاري شوند.
سمشناسي فلزات:
فلزات با غلظت بالا سمياند از ديدگاه توكسيكولوژيك فلزات را به چهار گروه تقسيم ميكنند:
-1 فلزات سمي – اصلي: آرسنيك، جيوه، سربف كادميوم، كُروم، نيكل
-2 فلزات دارويي كه ايجاد سميت ميكنند: طلا[از ملح آن براي بيماريهاي روماتيسمي به خاطر خاصيت ضد التهابي استفاده ميكنند]. بيسموت [در
هليكوباكتر] ، پلاتين[دارويي به نام سيس پلاتين در سرطان] و آلومينيوم[ در زخم معده]
-3 فلزات سمي فرعي: باريم و نقره و قلع
-4 فلزات ضروري براي بدن: آهن، مس، كبالت، (هر سه در خونسازي)، سلنيوم، روي=زينك، منيزيم و منگنز.
• پاسخهاي آزمايشگاهي و دخالت بعضي داروها:
غلظت گلوكز خون در صورتي كه به روش گلوكز- پراكسيداز تعيين گردد ممكن است به طور كاذب كاهش يابد و لي احتمالا با روش هگزوكيناز-
گلوكز- 6- فسفات دهيدروژناز اين كاهش ديده نميشود. در اندازهگيري گلوكز خون با برخي دستگاهها غلظت زياد استامينوفن ممكن است موجب
افزايش كاذب گلوكز گردد.غلظت سرمي اسيد اوريك اگر به روش فسفوتنگستات اندازهگيري شود ممكن است به طور كاذب افزايش يابد. تشخيص كيفي
-5 دهيدروكسي ايندول استيك (با مصرف نيتروزول نفتل) در ادرار ممكن است پاسخ مثبت كاذب ديده شود ولي تشخيص كمي اين ماده تغيير نميكند.

زمان پروترومبين و غلظتهاي سرمي بيلي روبين، لاكتات دهيدروژناز و ترانس آميناز ممكن است افزايش يابد.

مسموميت با سرب
40 است كه اگر mg /100ml سرب در ساختمان باطري، رنگ، روغن ماشين و ساير محصولات صنعتي وجود دارد. غلظت غير سمي در بزرگسال
80 برسد علائم مسوميت آغاز ميشود. در حيوانات در گاو به علت ليسيدن سطوح شايع است. در سگ و گربه نيز به دليل mg /100ml اين ميزان به
خوردن ساچمه سربي يا رنگ ديه ميشود.
مكانيسم اثر :
دار (سولفيدريك)، مولكولهاي پروتئيني سلول (=آنزيمها) متصل شده و عولكرد آنها را مختل ميكند. سيستم خونساز، -SH سرب به عوامل 2
عصبي، كليوي، عضلات، و گوارش تحت تأثير سم ميباشند. آنسفالوپاتي (آسيب مغزي) ناشي از سربدر حيوانات شايع است كه علائم آن آتاكسي (عدم تعادل)
كوري، كوليت، ساييدن دندان به هم، نعره كشيدن در گاو ميباشد.همچنين سرب سنتز هم را مختل ميكند و كم خوني از عوارض آن ميباشد.
درمان:
2) است. سرب با كلسيم جابهجا شده و از بدن دفع ميشود. اين تركيب كمپلكس NaCa EDTA) EDTA اختصاصي آن سديم كلسيم Antidot پادزهر
پايدار و چند حلقهاي با فلزات دو ظرفيتي ميدهد. اين تركيب را بايد به صورت تزريق زير جلدي يا آهستة وريدي تجويز كرد. از راه خوراكي اگر تجويز
شود، جذب رودهاي سرب را افزايش داده اثر معكوس ميدهد.
مسمويت با باريم:
سولفيد باريم به عنوان موبر، Bas . نمكهاي باريم مانند كربنات، هيدروكسيد و كلريد باريم؛ محلول در آب هستند و به عنوان حشره كش مصرف ميشود
و چون نامحلول در آب است جذب بدن نشده دفع ميگردد] ] contrast medium سولفات باريم نامحلول در آب و به عنوان يك مادة حاجب شعه
و براي تعيين اختلالات مري به معده رودههاي كوچك و بزرگ از راه المان (تنقيه) استفاده ميشود. اگر ناخالصي داشته X در آزمايشات عكسبرداري
باشد يعني حاوي حتي 1 گرم كلريد باريم باشد كشنده است و كمتر از آن مسموميت ميدهد.
مكانيسم اثر:
با ايجاد تغييراتي در غشاي سلول و يا دپلاريزاسيون عمل كرده تحريك سلولهاي عضلانيرا ميدهد.
علائم:
هايپو كالمي (كاهش پتاسيم)، لرز، تشنج، آريتمي قلبي، اسهال، استفراغ، درد شكم و مرگ در اثر نارسايي تنفسي و قلبي. فلج از نوع تحريك اسپاسميك
است. مسير عصبي آن از استيل كولين نيست و با تزريق آتروپين درمان نميشود و بايد با يون منيزيم درمان شود.
درمان:
سولفات] بايد به صورت سولفات سديم يا منيزيم خوراكي تجويز شود. سولفات سديم را نبايد وريدي استفاده كرد چون باريم و سديم ] So پادزهر آن ‐ 22
در رگها رسوب كرده و رگها ميگيرند. به علت فلج تنفسي، تنفس مصنوعي و اگر به هوش باشد استفراغ با داروي پِكا ايجاد كرده و اگر بيهوش باشد
ايجاد Forced diuresis گاستريك لاواژ (=شستشوي معده) ميدهند. با دارويي مانند نومال سالين [كلريد سديم% 9إ 0 ] + فوروزمايد افزايش ادرار

كرده تا سم از خون هم دفع شود.

آزمايش تشخيص ناخالصي (املاح باريم در خوراك و سولفات باريم خوراكي):
آزمايشي كيفي است. در يك ظرف سولفات باريم خالص و ديگري ناخالص [سولفات باريم + كلريد باريم] ريخته از اين دو ظرف يك مقدار پورد جدا
كرده و در آب ميكنيم. سپس سانتريفيوژ 5 دقيقه إ دور 3000 كرده سولفات باريم تهنشين ميشود. محلول روييِ دو لوله (سوپر ناتان) را جدا كرده، به دو لوله
سولفات سديم اضافه ميكنيم. يكي از لولهها بلافاصله كدر ميشود و ديگري شفاف ميماند. لولة كدر حاوي كلريد باريم كشنده است.
:( • تداخلات در پاسخهاي آزمايشگاهي ( 1
مهار كنندة آنزيم كربنيك آنهيدراز است كه دارويي ضد تشنج و مدر ميباشد.در اندازهگيري 17 - هيدروكسي استروئيد Acetazolamid استازولاميد
در ادرار با روش اصلاح شدة گلن- نلسون ممكن است پاسخ مثبت كاذب ايجاد شود. در اندازهگيري ميزان پروتئين ادار با استفاده از آزمون بروموفنُل آبي
يا اسيد سولفو ساليسيك با استفاده از حرارت و اسيد استيك و يا با آزمون تشكيل حلقة اسيد نيتريك به علت قليايي شدن ادرار ناشي از مصرف اين دارو
ممكن است پاسخ مثبت كاذب ايجاد شود. غلظتهاي آمونياك خون ، بيلي روبين سرم، اوروبيلينوژن، كلسيم ادرار و كلرور پتاسيم ممكن است افزايش يابند.
غلظت اسيد اوريك سرم نيز ممكن است به ندرت افزايش يابد. غلظت گلوكز خون و ادرار بهخصوص در بيماران ديابتيك مكن است افزايش يابد.در بيماران
مبتلا به پركاري تيروئيد و يا با عملكرد طبيعي آن ممكن است برداشت يد توسط تيروئيد كاهش يابد ولي مبتلايان به كم كاري تيروئيد اين حالت را بروز
نميدهند.
غلظت پتاسيم سرم ممكن است كاهش يابد. غلظت بيكربنات پلاسما معمولاً كاهش يافته غلظت سيترات ادرار ممكن است افزايش يابد.
مسموميت با سرب:
و آنزيم و SH املاح معدني آرسنيك در باغهاي ميوه به صورت افشانه به عنوان حشرهكش و نگهدارزندة چوب مصرف مي شوند. آرسنيك با عوامل
يكي از سميترين تركيبات ( ASH كوفاكتورهاي آنزيم تركيب شده و گليكوليز، چرخة كربس، فسفوريلاسيون اكسيداتيو را مهار ميكند.هيدريد آرسنيك ( 3
آرسنيك بوده كه به صورت گاز است. اين تركيب در اثر تماس اسيد با فلز آرسنيك ايجاد شده در خون توليد هموليز ميكند (= آنمي هموليتيك). بافتهاي
با متابوليسم بالا (كبد، قلب، روده) بيشترين تاثير را متحمل ميشوند.
يكي ديگر از منشأهاي آلودگي غذا از طريق گوشت و سبزيجات است. در غذاهاي دريايي خيلي بيشتر است در گوشت و سبزيجات ميزان آلودگي كمتر
5 است. mg/Kg 1 ولي در خوراك دريايي mg/Kg از
مسوميت به صورت حاد و مزمن ديده ميشود:
الف) حاد: گوارش تحريك شده [در يك لحظه ميزان دوز بالايي وارد بدن ميشود] علائم گوراشي مانند استفراغ، اسهال خوني عدم تعادل، كرامپال (=
كرامپ در عضلات صاف روده) ادم پلكها، كلپس و مرگ ميدهد.
ب) مزمن: به تدريج وارد بدن شده به طور كلي درماتيد (= تورم پوست)، كراتيت و خصوصيت مختص اين مسمويت بوي سير دادن دهان است. همچنين
يرقان (بالا رفتن بيليروبين خون)، ، SGPT آسيب كبدي از افزايش آنزيمهاي كبدي مانند mees line  روي ناخن خطوط متقاطع ديده ميشود
كبد را فرا ميگيرد) و سرطان كبد رخ ميدهند. Scrolos سيروز (بافت
درمان:
شلاتيون يا شلاسيون يعني چيزي وارد بدن شود كه به سم يا فلز چسبيده و آن را از بدن دفع كند)  استفاده از شلاتور: (
خود را داده آرسنيك را گرفته در نتيجه SH در مسمويت با بسياري از فلزات به كار ميرود. اين ماده هيدروژنِ دو عامل BAL شلاتورِ ديمر كاپرول

آنزيم آزاد شده و اين از ادرار دفع ميشود.

مسموميت با ارگانوفسفات و كربامات:
داروهاي ضد انگل ميباشند كه در حيوانات به صورت موضعي و سيستميك مصرفف ميشوند و به آنها ارگانو فسفره هم ميگويند. در صورت مصرف
آنمسموميت ايجاد ميكند. over dose تصادفي توسط حيوان ويا
مكانيسم اثر:
اين داروها آنزيم استيل كولين استراز [در بدن استيل كولين را به استيل + كولين تجزيه ميكند] را مهار كرده استيل كولين انبار شده وايجاد مرض ميكنند.
و عضلات ارادي CNS گيرندههاي استيلكولين يا كلينرژيك بر دو نوع 1- موسكالينيك در عضلات صاف و غدد مترشحة داخلي و 2- نيكوتينيك در
ميباشند. ارگانوفسفاتها روي جايگاه اثر رفته و آن را فسفره ميكنند به اين ترتيب آنزيم را فسفريله و كربناتها را كربونيله [مشتقات اسد كربنيك] ميكنند.
علائم مسموميت:
الف) علائم موسكاليني: افزايش بزاق، اشك و ترشح برونشها؛ تنگي نفس، افزايش دفع به صورت اسهال، افزايش ادرار. در قلب كاهش ضربان قلب (=
برادي كاردي) و تنگ شدن مردمك چشم [اثر پاراسمپاتيك]
(CNS ب) علائم نيكوتيني: لرزش عضلاني و تشنج، اسپاسم و فلج تنفسي و مرگ و تشنجات كليك تروفيك (ميگيره ول ميكنه در اثر تحريك

تشخيص آزمايشگاهي دربارة اين سموم با واكاوي خود استيل كولين و يا ميزان سم در بدن انجام ميگيرد. بمبهاي شيميايي به نام ساريني و تابون از نوع ارگانوفسفرها است.

درمان:
اگر مسموميت به صورت استنشاقي باشد بايد مسموم را از آلودگي دور كرد. مثلاً باغبانان بايد در سمپاشي رعايت ايمني را بكنند. از راه پوست بايد
شسته شود و از راه خوراكي با ايجاد استفراغ در بيمار به هوش و شستشوي معده در بيهوش به او باري ميدهند. سموم درون خون را با آنتيدوتي به نام
آتروپين كه گيرندههاي موسكاليني را ميبندد و آنتاگونيست گيرندههاي موسكاليتيك است مهار ميكنند. در نتيجه اين استيل كولين را مهار كرده و با
آنزيم استيل كولين استراز را احيا 2‐PAM نيكوتينيك كاري ندارد. همچنين تشنج را با پنتوبابيتول كنترل ميكنيم. داروهاي پاراسيدوكسيم و اوبي دوكسيم
كرده و باعث ميشوند آنزيم عمل خود را از سر بگيرد و استيل كولين تجزيه شود. پاراسيدوكسيم از سد خوني مغزي نميگذرد اما اوبي دوكسيم از آن مي-
گذرد. در جنگها از آمپول آتروپين استفاده ميكردند.
:Herbyeside مسموميت با علفهرز كشها
اين سموم به صورت آلي و معدني ديده شده در كشاورزي و گياهپزشكي مصرف فراوان دارد. اين سمها به گياهان پاشيده شده از اين دسته پاراكوات در
5 درجه در كشاورزي مصرف - از دستة دي پريديلها است. در محلولهاي 20 Paraquat . بسياري از كشورها منع ميشود اما در ايران مصرف دارد
ميشود يا پايينتر از % 5 در باغچههاي خانگي مصرف ميشود. حيوانات با خوردن آب آلوده به آن و يا چمنهاي آلوده دچار مسموميت ميشوند. در سگ-
ها هم ديده ميشود. از طريق دستگاه گوارش % 20 ، پوست % 10 ، پاراكوات در ريه جمع شده و بيشترين سميت در ريه است. چه خوراكي چه تنفسي از
طريق آزمايش خون به وجود اين سم پي ميبريم.
مكانيسم اثر:
احيا شده و الكترون از پارا كوات به اكسيژن منتقل شده اكسيژن با ليپيدهاي غشا واكنش داده (ليپيد پراكسيداسيون) راديكال NADPH پاراكوات توسط
25-75 ميباشد. ml/Kg دارو از راه خوراكي LD آزاد توليد شده كه اينها باعث آسيب به غشاي سلول و نكروز ميشود. 50
درمان:
=S.O.D = آنتيدوت ندارد. يك سري داروها كه راديكال آزاد را كم ميكنند در درمان استفاده ميشود، مانند 1- سوپراكسايد ديسكوتايس
كه راديكالهاي آزاد سوپراكسايد را جمع آوري ميكند. 2- استيل سيستئين كه در مسمويت با استامينوفن نيز كاربرد دارد. 3- از آنتي Orgodean
هم استفاده ميشود. شستشوي معده و يا ايجاد استفراغ، مادهاي جاذب به نام خاك فولر يا بنتونيت، خاك رس، كربن فعال VE و C اكسيدانها مانند ويتامين
شده، مسهلهاي نمكي مانند هيدروكسي سديم براي خروج سم از بدن به كار ميرود.
مسموميت با الكل (اتانول):
50 در خون برسد اثر تحريكي دارد. زماني كه به 100 برسد اثرات تضعيفي دارد.زماني كه به 250 برسد شخص mg/Kg زماني كه غلظت اتانول به
بيهوش شده و اگر به 500 برسد فرد ميميرد. اين نكتة ايمني است كه اگر ناشيانه مصرف شود ميگسار خواهد مرد اما اگر به 250 برسد شخص خوابيده و
نخواهد مرد [آداب شرابخواري] الكل هم در خون ، ادرار و هواي بازدمي اندازه گيري ميشود.
مكانيسم اثر:
در غشاي پلاسمايي اعصاب اثر ميكند. اثر تضعيفي به دو دليل است. در اعصاب دو نوع گيرندة مهاري و تضعيفي وجود دارد كه چهار حالت را ايجاد
را تحريك مهار ميكند. NMDA را تحريك و گيرندههاي تحريكي GABA ميكنند. به هر صورت گيرندةمهاري 1
نفوذپذيري غشاي اعصاب به سديم و پتاسيم كاهش پيدا كرده و لي به كلر و پتاسيم افزايش پيدا ميكند. علائم مسموميت عبارتن از: سردرد، استفراغ،
علت اصلي تصادفات] زياد ميشود. ] Reaction Tim ، عدم تعادل، كاهش تمركز و زمان واكنش  هايپودرمي (كاهش دما)، ضعف تنفسي، تاكيكاردي

الكل همچنين داراي عوارض كبدي بوده مسمويت مزمن كبدي و كبد چرب و سيروز را موجب ميشود. شكم برآمدة شرابخوار به علت آسيت است.

درمان آنتي دوت ويژهاي ندارد و درمان حمايتي بوده در مسمويت شديد همو دياليز انجام ميشود. فشار بالا رفتة مايع مغزي و نخاعي با داردي
مانيتول (ادرار آور) كم ميشود.
و با محلول لوگل (يد يدوره) اضافه شود تا حدي كه رنگ ثابت بماند. سپس لوله را KOH 4 پتاس % 1 cc آزمايش ليبن: اثر به داروي حاوي اتانول
روي چرغ الكلي حرارت داده و يدوفرم تشكيل شده و بوي شبيه زعفران ميدهد. رنگ آن هم زرد خاصي است. در بنماري خشك ميشود و ته آن گرد
زرد رنگ باقي مانده كه در دندان پزشكي استفاده ميشود.
HeNCN‐H [ آزمايش سيانور: يون منفي سيانيد [نام پيشين آن سيانور بوده است
مكانيسم اثر:
سيانور به آهن سه ظرفيتي در ستو كروم ميتوكندري متصل شده زنجيرة تنفسي را فلج كرده و اكسيداسيون و تنفس هوازي مختل شده و سلولهاي بي-
هوازي شده خواهند مرد.
منابع سيانور: گرد مرگ موش، آفت كشها، محلولهاي ظهور در عكاسي، پوليش نقره، سوختن پلاسيك و لاستيك كه در هوا گاز سيانور ايجاد ميكند،
در هستة تلخ برخي ميوهها كه به آنها گليكوزيد سيانوژن گفته در هلو گيلاس و بادام تلخ وجود دارد.
سيانور از همةراهها جذب ميشود مانند پوست، تنفسي و گوارشي، و از همه سريعتر استنشاق است. بسياري از داروها در هستة خود سيانور دارند
مانند نيترو پلوسيد در فشار خون.
درمان : براي درمان از نيتريتها استفاده ميكنيم. نيتريتها ايجاد مت هموگلوبين (همة گلوبينهاي داراي آهن سه ظرفيتي) در نتيجه سيانور ميتوكندري
را رها كرده به هموگلوبين ميچسبد. پس از اين تيوسولفات سديم تزريق كرده تا سيانور از مت هموگلوبين جدا شده ايجاد تيو سيانات كرده از ادرار دفع مي-
استفاده ميشود نام ديگر آن هيدروكسي كوبالاميم است كه B12a و يا متيلن بلو استفاده ميشود و يا از ويتامين C شود. براي درمان مت هموگلوبين از ويتامين
سيانور به كوبالاميم ميچسبد.
مسموميت با سلنيوم:
سلنيوم يكي از فلزات (عناصر) ضروري براي انسان و حيوان است. كه در بدن نقش فيزيولوژي و فيزيوپاتولوژي دارد. سلنيوم جزو ساختار آنزيم
گلوتانيون پراكسيداز است. كمبود آن منجر به كاهش فعاليت سيستم آنتياكسيداني بدن ميشود. گلوتانيون پراكسيداز جزو مواد آنتياكسيداز است و در صورت
كمبود اين آنزيم شرايط اكسيداتيو استرس ايجاد ميشود (حالتي كه تعادل به سوي اكسيدانها پيش ميرود). كمبود سلنيوم ايجاد يك نوع كارديوميوپاتي به نام
منطقهاي از چين] ميشود. كمبود سلنيوم در گاو و گوسفندديستروفي عضلاني ميشود. براي عملكرد مو و پوست و دچار نشدن به زكام ] Keshan كشان
مكرر مفيد است.
در گياهان مناطق غير كشاورزي گياهان غني از سلنيوماند و در صورت مصرف چهارپايان اهلي منجر به بلاين استيجر (تلوتلو خوردن) گاو ميشود.
كمبود اشتها، كم شدن بينايي، فلج تنفسي و مرگ از عوارض آن است. در انسان مسموميت با سلنيوم را سلنوزيس گويند كه منجر به شكنندگي و خط روي
ناخن و ضايعات پوستي (تاول) وري دست و پا ميشود.
مكانيسم اثر:
ميشود. C باعث تخلية گلوتاتيون و ايجاد ليپيد پراكسيداسيون (حالتي كه چربي غشا مورد حملة راديكالهاي آزاد ميشود) و تخلية ويتامين
درمان:
استفاده از استيل سيستئين. لازم به تذكر است كه در شامپوهاي ضد قارچ و شوره % 1 تا % 5إ 2 سلنيوم سولفات (دارويي كراتئو ليتيك است و مو را

خشك ميكند) در انسان و حيوان وجود دارد و در صورت مصرف مكرر از پوست جذب شده و سميت كبدي يا آدنوما [توموري شدن] ميدهد.

مسموميت با روي
جزو فلزات ضروري بدن است. در متالو آنزيمها وجود دارد. [اين آنزيمها كوفاكتورشان يك فلز است] وري به عنوان مكلهاي دارويي مصرف مي-
شود.در بسياري از رنگها و فرآوردههاي صنعتي وجود دارد و موجب مسموميت ميشود. براي مو بسيار مفيد بوده و در تقويت قواي جنسي و دستگاه ايمني
و پوست و همچنين پر درآوري پرندگان بسيار سودمند است.
مكانيسم اثر:
منجر به كاهش كاهش كلسيم و آهن بدن شده و ايجاد كمخوني ميكند. از اختلالات آن كمبود مس است كه اين نيز به كمخوني كمك ميكند. در بيماري
ويلسون مس در بدن تلنبار شده و در اين بيماري مغز حفره حفره شده كه براي درمان آن از روي استفاده ميكنند. همچنين روي در درمان بيماري
آنتروليتيك اندرو كاتيكا هم استفاده ميشود.
مكانيسم سميت زينك به اين قرار است: دخالت در زنجيرة مس كبدي، رقابت در كلسيم رودهاي، و آنتاگونيست براي مس و آهن ميباشد.
درمان:
است. روي (EDTA سديم كلسيم ) CaNa2EDTA زينك را از بدن بيرون رانده و كمخوني را درمان ميكنند. شلاتور = آنتيدوت آن دي پنيسيلامين و
توليد شير حيوانات را كم ميكند.
• مرگ سلولي:
در بدن بين اكسيدانها و آنتياكسيدانها تعادل وجود دارد و هرگاه اكسيدانها بر آنتياكسيدانها غلبه كنند شرايط اكسيداتيو ليپيد پراكسيداسيون ايجاد شده
حمله ميكنند.جهت بررسي ليپيد پراكسيداسيون از يك سري DNA و سلولها آسيب ديده ميميرند. مواد اكسيدان به پروتئينها، ليپيدهاي غشا، آنزيمها و يا
ماركرها [نشانگرها] استفاده ميكنند كه عبارتند از:
مالون ديآلدهيد. اين ماده را در خون يا بافتها اندازهگيري ميكنند. با كيتهاي خاص خود قابل اندازهگيري است. : MDA -1
سوپر اكسايد ديسموتاز. اين ماده(؟)با كيتهاي خاص خود قابل اندازهگيري است. : SOD -2
-3 گلوتاتيون پراكسيداز: با كيتهاي خاص خود قابل اندازهگيري است.
-4 كاتالاز: با كيتهاي خاص خود قابل اندازهگيري است.
آنتياكسيدانها شامل:
-6 سلنيوم 7- ملاتونين E و C و A -1 سوپر اكسايد ديسموتاز 2- گلوتاتيون 3- كاتالاز 4- پراكسيدازها 5- (در غذا) ويتامينهاي
Q -8 كوآنزيم 10 (300mg)
امروزه اكسيداتيو استرس (استرس ناشي از ازدياداكسيدانها) در پاتوژنز بسياري از بيماريها مانند قلب و عروق، ديابت، بيماريهاي عصبي مثل
پيري) دخيل شناخته ميشود. با مصرف آنتياكسيدانها راديكالهاي آزاد خنثي شده و شرايط اكسيداتيو ) Aging پاركينسون و آلزايمر، سرطانها و فرايند
استرس از بين ميرود. آنتياكسيدانها در ميوه و سبزي و آجيلها يافت ميشود.
:Anti cougilad داروهاي ضد انعقاد
اين داروها مانع لخته شدن خون ميشوند يا از بزرگ شدن لخته جلوگيري ميكنند ولي لختة به وجود آمده را حل نميكنند.از اين داروها برايترومبوزها و ترومبوآمبوليها (آمبولي 1 ناشي از لخته) استفاده ميكنند و به دو صورت خوراكي و تزريقي تجويز ميشوند:
و مصرف زياد آن خونريزي ميدهد. داروهاي جديد از نوع ( HMW: high molecular weight الف) تزريقي: هپارين (وزن مولكولي بالايي دارد
هستند مانند تينزاپارين، دالته پارين و انوكساپارين.

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






درباره ما

نویسندگان سایت

پیوند روزانه

پیوند وبلاگ
Create your flash banner online in 5 step